بهانه!

دوستی این جمله رو توی وبلاگش گذاشته بود:


وقتی کسی برای نداشته هایت بهانه میگیرد ،بهتر است اورا هم نداشته باشی تا به
نداشته هایت اضافه شود
.

من اضافه میکنم: وقتی او را نداشته باشی نخواهی دانست که نداشته هایت چقدر هستند و بعد از مدتی که او نیز فراموش شد دیگر نداشته ای نداری پس فقط به داشته هایت خواهی اندیشید به این میگن فکر خوب!

امروز چه فعال شدم؟! 

باورم نمیشد اما به چشم دیدم!

راستش وقتی گفتن خودروسازان وطنی  هم ماشینهاشون رو تست میکنند باورم نشد اما وقتی این تصویر رو دیدم به خود بالیدم: 

بازی نور و سایه!

گاهی بدون اینکه بخواهیم همه چیز دست به دست هم میدهند تا چیزی رو ببینیم که اصلا انتظارش رو نداشتیم! 

مثل این سایه .  

 

مارک دانیل اوون (Mark Daniel Owen) 

اسم این عکس هست : ازت متنفرم

اگه خودی بودیم خوش میگذشت!

یک ایمیل رسید از دوستی که قشنگ بود و چون از دل برخواسته بود به دل مینشست پس جاش اینجا بود: 

 

در جوامع دیگر: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده می شود.

در جوامع ارزشی: موفقیت مدیر سنجیده نمی شود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است.

در جوامع دیگر: مدیران بعضی وقتها استعفا می دهند.

در جوامع ارزشی: عشق به خدمت مانع از استعفا می شود.

در جوامع دیگر: افراد از مشاغل پایین شروع می کنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند.

در جوامع ارزشی: افراد مدیر مادرزادی هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت است.

 در جوامع دیگر: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر می­گردند.

در جوامع ارزشی: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت می گردند و در صورت لزوم این پست ساخته می شود.

در جوامع دیگر: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود.

در جوامع ارزشی: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده.

در جوامع دیگر: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت می کنند.

در جوامع ارزشی: اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت می کنند.

در جوامع دیگر: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی می کند و حتی ممکن است محاکمه شود.

در جوامع ارزشی: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر می شود و پست مدیریت جدید می گیرد.

 در جوامع دیگر: مدیران به­صورت مستقل استخدام و برکنار می شوند، ولی به­صورت گروهی و هماهنگ کار می کنند.

در جوامع ارزشی: مدیران به­صورت مستقل و غیرهماهنگ کار می کنند ، ولی به­صورت گروهی استخدام و برکنار می شوند.

 در جوامع دیگر: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی می دهند و با برخی مصاحبه می کنند.

در جوامع ارزشی: برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن می کنند.

در جوامع دیگر: زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است.

در جوامع ارزشی: مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناری­شان را می­گیرند.

در جوامع دیگر: همه می دانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است.

در جوامع ارزشی: مدیران انسانهای ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد.

در جوامع دیگر: شما مدیرتان را با اسم کوچک صدا می­زنید.

در جوامع ارزشی: شما مدیرتان را با دو خط القاب پیشوند، خطاب کتبی می کنید ولی او باز هم به شما وقت ملاقات نمی دهد.

 در جوامع دیگر: برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است.

در جوامع ارزشی: برای مدیریت، خودی بودن کفایت می کند.

خب تا اینجا مطلب نامه دوستم بود اما از اینجا به بعدش خودم اضافه کردم :

هر چند جامعه مون اصلا ارزشی نیست و فقط بعضی ها فکر میکنند که هست اما وقتی نگاه میکنیم مدیرامون خیلی مثل ارزشی ها هستند یه چیزی هم اضافه کنم که طرف از فردای مدیر شدنش که فکر میکنه بهش عنایت الهی شده !فکر میکنه که واقعا یه چیزی هست!  

کیمیاگر 2 یا یازده دقیقه!

« بعضی از رنجها هنگامی به فراموشی سپرده میشوند که انسان بتواند رنج را تحمل کند » 

این سطری از کتاب کیمیاگر 2 نوشته پائولو کوئیلو ست که آیسل برزگر اونرو ترجمه کرده و من نسخه ای از چاپ دوم اون که در تابستان 83  توسط انتشارات شیرین منتشر شده رو  خوندم که دیروز تموم شد.   

نام اصلی کتاب یازده دقیقه بوده که در اینجا به کیمیاگر 2 تغییر کرده :  

 کتاب  موضوعی فلسفی داره و هر کسی میتونه برداشت خودش رو از اون داشته باشه ! 

قبل از این کتاب زهیر رو از این نویسنده خونده بودم که راستش ارتباطی با اون برقرار نکردم اما این کتاب دلنشین و خواندنی است خوندنش رو به دوستان پیشنهاد میکنم.  

 

با تشکر از دوست عزیزم که این کتاب رو به من امانت داد!