دل آویخته!

آنجا

به شاخه تُردِ درختی در راهت

آویخته ام دلم را

تا در گذرِ روزانه

شاید

نبینی و

تنه ای به آن بزنی

بیفتد

برگردی

و ببینی که چه کرده ای با دلِ من

نگران شوی به اینسو, به آنسو

برداری و دستی به آن بکشی

دلم گرم شود

بقیه اش را نمیدانم...

دلم گرم شده است!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد