تازگیها گاهگاهی دلم برای "خود"م تنگ میشود !
همان "خود"م که فکر میکرد آدم ها همه خوبند !
همان "خود"م که فکر میکرد همه حرفها حقیقت دارند !
همان "خود"م که باور داشت کسیکه لبخند میزند واقعا دارد لبخند میزند !
همان "خود"م که همیشه راست میگفت !
همان "خود"م که اگر لبخند میزد واقعا لبخند میزد و اگر اخم میکرد واقعا اخم کرده بود!
همان"خود"م که به احساس دیگران احترام میگذاشت !
همان"خود"م که دیگران را دوست داشت !
همان "خود"م که دیگر نیست !
مدتهاست ! نمیدانم روزها ؟! ماهها ؟! سالها؟! شاید هم قرنهاست گُم شده است !
آخر "خود"م ساده بود! اهل کلک نبود! رُک بود و راست ! تابِ تحمل دورویی ها و نیرنگها را نداشت !
امیدوارم "خود"م گوشه ای از این دنیا زنده باشد و سالم ! خدا کند دِق نکرده باشد ! خدا کند "خود"م نمرده باشد !
"خود"م به دردِ اینجا نمیخورد ! خیلی ساده بود !
یادش بخیر !!
این عکسه چقدر شبیه خودمه!!!
خیلی باحاله