کی ببینم مرا چنان که منم؟
تقریبا پانزده ماه پس از کودتای 28 مرداد، در سحرگاه 19 آبان سال 1333 دکتر فاطمی اعدام شد.
وزیرخارجه کابینه دکتر مصدق و از بازیگران اصلی نهضت ملی شدن نفت، قادر نبود با پای خویش به محل تیرباران برود، چرا که به وحشیانهترین شکل مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته بود و پیکر بیمارش هنگام اعدام در تب 40 درجه میسوخت. دو سرباز او را به قتلگاه کشاندند. دکتر فاطمی هنگام مرگ 37 سال بیشتر نداشت. او هنوز جوانترین وزیر امورخارجه ایران در تاریخ است.
مصدق بعد از مرگ دکتر فاطمی
گفت: "اگر ملی شدن نفت خدمت بزرگی
است از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود باید سپاسگزاری کرد و آن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است. در تمام مدت همکاری با این جانب حتا یک بار ترک اولی هم از آن بزرگوار دیده نشد"
فاطمی سه سال پیشتر در ٢٣ بهمن ١٣٣٠ در مراسم بزرگداشت محمد مسعود نیز مورد اصابت گلوله محمد مهدی عبدخدایی عضو 16 ساله فدائیان اسلام قرار گرفت. سلاح را صرافان، مأمور سید ضیاء الدین طباطبائی (سردسته انگلیس گرایان) در اختیار فدائیان اسلام گذاشته بود. آثار این جراحت در بدنش باقی ماند و تا آخر عمر او را آزار میداد. حتی پس از انتقال به بیمارستان نیز فاطمی دوباره مورد سوء قصد قرار میگیرد. نیمه شب عدهای وارد اطاق شده مشغول برداشتن پانسمان و پاره کردن بخیههایش می شوند. دکتر فاطمی هنوز در حالت بیهوشی پس از عمل بود. پرستار مراقب سر میرسد و قاتلان میگریزند. فاطمی بار دیگر تحت عمل جراحی قرار میگیرد.
پس از ترور، هنگامی که فاطمی را غرقه در خون به بیمارستان میبردند. در راه به همراهانش گفته بود: «دیدید بالاخره انگلیسیها مرا کشتند.» همچنین در نخستین مقالهی که پس از ترور نافرجامش در باختر امروز نوشت گفت: «این گلولهی اینتلیجنت سرویس بر پایداری و استقامت من صدچندان افزود و مرا در راه خدمت به میهن عزیزم سرسختتر و آهنینتر و فداکارتر نمود.
پس از پیروزی کودتا رژیم بیشتر از هرکس به دنبال دکتر فاطمی بود.
چرچیل نخست وزیر انگلیس طی نامه محرمانه ای به تاریخ 30 سپتامبر 1953 از شاه میخواهد حال که مصدق در کودتا کشته نشده است از اعدام اوصرف نظر کند، اما در باره دکتر فاطمی چنین مینویسد: برای فاطمی بهترین جواب اعدام است تا زمانی که این افراد زنده و در ایران هستند امکان ضد کودتا وجود دارد...
(استخراج از سند شماره اف او371/104584)