تصادف

آذرماه هشتاد و هفت بود . بعد از ظهر از سرخس بیرون آمده بودم  .باران میبارید جلوتر از من توی جاده در فاصله ای حدود ۵۰۰ متر یک سمند زرد رنگ مسافرکش نیز به طرف مشهد در حرکت بود. 

و جلوتر از سمند یک تریلر کانکس دار در حرکت بود . درست سر یک پیچ ناگهان بنظرم رسید سمند منفجر شد یا یک چنین چیزی ! قطعات فلزی اتومبیل به هوا پرتاب شدند همه چیز در کسری از ثانیه اتفاق افتاد . تریلر به راه خودش ادامه داد و من بعد از چند ثانیه به نقطه ای رسیدم که سمند با یک سواری پژو تصادف کرده بود چرخ یکی از دو خودرو ( که هر دو مسافر کش بودند )هنوز وسط جاده میچرخید به ساعت نگاه کردم ساعت ۱۳:۵۰ بود . 

 اولین چیزی که به نظرم رسید تماس با ۱۱۵ بود اما شماره مشغول بود  

پس به ۱۱۰زنگ زدم اون هم مشغول بود !  

از روی شیشه خرده ها رد شدم  یک کیسه درست وسط جاده افتاده بود  که چند باکس سیگار خارجی توش بود چند باکس سیگار وسط جاده له شده بود . 

بارون می آمد و هوا حسابی سرد بود. 

ماشین رو دورتر گذاشتم و به صحنه تصادف برگشتم. 

سمند و پژو کنار هم افتاده بودند با فاصله ای کم هر دو به سمت سرخس بودند از آثاری که وسط جاده و روی آسفالت جاده مونده بود معلوم میشد که دور هم پیچیده بودند ! 

از موتور سمند خبری نبود راننده لا به لای اطاق و فرمون گیر افتاده بود . تنها مسافر سمند گیج بود و ماتش برده بود. 

 توی پژو ۲ نفر گیر افتاده بودند راننده اش داد میکشید. 

راننده سمند بد جوری تحت فشار بود از دهانش خون جاری بود  . اسمش رو پرسیدم : علی غ  

هوشیار بود اما درد داشت . 

کم کم چند تا ماشین دیگه هم توقف کردند.  

تعداد اونها که با موبایل فیلم میگرفتند بیشتر از اونهایی بود که برای کمک آستین بالا زده بودند!؟  

درب سمند رو با بدبختی کندیم و صندلی رو کمی آزاد کردیم تا راننده بتونه نفس بکشه. 

به ساعت نگاه کردم  ۱۴:۳۰ بود هنوز از آمبولانس خبری نبود !!  

البته پلیس راه هم هنوز پیداش نشده بود!  

راننده سمند کم کم هوشیاریش رو از دست میداد هوا سرد بود میلرزید . ساعت ۱۴:۴۵ آمبولانس رسید ٬  

یعنی حدود یکساعت بعد از تصادف !! 

محل تصادف در ۱۵ کیلومتری شهر بود! 

برای اینکه محل خلوت بشه سوار ماشینم شدم و راه افتادم . 

بین راه توی یکی از کافه های بین راهی خون راننده سمند رو از روی دستهام شستم. 

هفته بعد که به سرخس برگشتم سراغ راننده سمند رو گرفتم . گفتند : در اثر خونریزی داخلی روی تخت رادیولوژی تموم کردهاگه آمبولانس زودتر رسیده بود...

 

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:13 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد