آنچه از دل بر آمده شاید در دل نشیند

گفتنی ها

عناوین یادداشت‌ها

  • چه ربطی به او داره؟! جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 19:56
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 روزی شیوانا پیر معرفت یکی از شاگردانش را دید که زانوی غم بغل گرفته و گوشه ای غمگین نشسته است . شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد … شاگرد لب به سخن گشود و از بیوفایی یار صحبت کرد و اینکه دختر مورد علاقه اش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج...
  • حکایت ریگ و دندون ! دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 14:24
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 (استکانش را آهسته پر کردم ؛ اوکه به میز خیره بود آهسته گفت : ) حکایت حکایت ریگه و دندون ! وقتی زد و تاج دندونتُ از ریخ(ت) انداخ(ت) اگه بعدش طلاشم بگیره باز اون دندون دندون بشو نیس(ت) یعنی دیگه باهاش اونجوری که باهاس حال نمیکنی! اینو گفتم که بدونی...
  • بیستمین نامه ! شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1390 20:08
  • پندشاهانه! یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 11:18
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 کوروش بزرگ: این زمین که اینک برآن گام می نهی و زندگی میکنی خدای بزرگ همزمان با افرینش هستی آفرید. پیش از تو بسیاری بر این خاک زیسته اند و انگاه رفته اند,پس بدان:که نه نخستینی و نه واپسین و نه ماندگاری بر این زمین ...
  • دلیل بی اخلاقی مسلمانان! جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 13:20
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 خواجه نصیر الدین " دانشمند یگانه‌ی روزگار در بغداد مرا درسی آموخت که همه‌ی درس بزرگان در همه‌ی زندگانیم برابر آن حقیر می‌نماید و آن این است : در بغداد هر روز بسیار خبرها می‌رسید از دزدی، قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب...
  • خدا جون!! جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 12:56
    کی گفته باید بشکنم تا دستمُ بگیری؟! خسته شدم از عمری غربت و غم و اسیری ! کی گفته باید گریه شبام ُ در بیاری ؟! تا لحظه ای وقت شریفت ُ واسم بذاری؟!
  • بغض! چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 20:50
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 در نگاه اول با خود میگویم چرا؟! اما چرا باید بگویم چرا؟! آیا حق دارم بگویم چرا؟! آنکسی حق دارد بپرسد چرا که کاری کرده باشد ! آنکس که این سوی آن نگاه غمگین نایستد و به آنسویش برود شاید حق چرا گفتن داشته باشد هر چند از آنسو نخواهد گفت چرا؟! چرا را...
  • نوستالژی! سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 19:19
    نوستالژی یعنی حسرت گذشته ! حسرت خانه ای که در آن به دنیا آمده ای یا بزرگ شده ای! حیاطی که کودکی ات را در آن گذرانده ای ! باغچه ای که بارها و بارها با خاکش بازی کرده ای , گِل بازی ها کرده ای ! باغچه ای که آنروزها خیلی بزرگتر بود یا شاید آنطور به نظر میرسید! کوچه ! دیوارهای آجری و کهنه! دیوارهایی که خیلی بلند تر بودند...
  • راه شمالی! شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 14:38
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 الان ای کاش نزدیک تو بودم تو این راه مه آلود شمالی با این آهنگ دارم دیوونه میشم پر از بغضم فقط جای تو خالی ما با هم تا حالا دریا نرفتیم از اون خونه از این دنیای خودخواه تو...
  • خیلی بدتر از تنهایی! جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 11:45
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 چیزهایی هست خیلی بدتر از تنهایی.اما سالها طول میکشد تا این را بفهمی وقتی هم که آخر سر می‌فهمی‌اش،دیگر خیلی دیر شده.و هیچ چیز بدتر ازخیلی دیر نیست . چارلز بوکفسکی
  • رفیق! سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 00:17
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زانوهاش که لرزیدند ایستاد توانی نمانده بود رفیقش ساکت بود ساعتها بودکه بی صدا بود آخرین خنده اش بلند بود و او غمناکترین لبخند زندگیش را نثار رفیقش کرد! رفیقی که میدانست چشمانش نمیبینند! رفیقی که پاره های جگرش تمام شب بر ماسه های بیابان بی پایان...
  • سهمگین! دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 18:20
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 در سقوط هم می توان سهمگین،باشکوه،با صلابت و زیبا بود این را آبشار به من آموخت
  • ما ایرانیها! شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 00:02
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 صادق هدایت در کتاب بوف کور خود می نویسد: در زندگی درد هایی است که روح انسان را از درون مثل خوره می خورند و می زدایند،این درد ها را نه می شود به کسی گفت و نه می توان جایی بیان کرد! به قسمتی از درد های اجتماعی ما ایرانیان توجه کنید: 1-اکثر ما...
  • ماجرا شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 01:51
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA آهنگ پیوسته رگبار بهاری گوش را می نوازد. روشنای ملایم نیمروز ابریِ مرطوب آسمان خاکستری , تیره و گرفته پنجره باز, رو به جنگل , پرده ای سپید که سوار بر نسیم آهسته موج میزند ! عطر خاک باران خورده آواز پرندگان پنهان لا به لای شاخه های خیس درختان که انتظار آسمان صاف را میکشند !...
  • لحاظ شد! شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 14:58
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 بزرگ‌ترین مصیبت برای یک انسان این است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته‌باشد نه شعور لازم برای خاموش ماندن
  • گلهای نرگس ! شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 23:55
    هوا حسابی سرد بود ! سر چهارراه ! چشمش به پسرک گلفروش افتاد در یک دست چند دسته نرگس و در دیگری یک بغل رز سپید از این ماشین به آن یکی میرفت و تعارف میکرد ! شیشه را پایین آورد پسرک گویی میدانست هر که اینجا شیشه را پایین میکشد خواهان گل است جلو دوید و دسته های نرگس را پیش آورد ! از پسرک پرسید : نرگسها تازه است ؟ پسرک :...
  • بر آنم که زندگی کنم! جمعه 25 آذر‌ماه سال 1390 10:10
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 پیش از آنکه واپسین نفس را بر آرم پیش از آنکه پرده فرو افتد پیش از پژمردن آخرین گل بر آنم که زندگی کنم بر آنم که عشق بورزم برآنم که باشم در این جهان ظلمانی در این روزگار سرشار از فجایع در این دنیای پر از کینه نزد کسانی که نیازمند منند کسانی که...
  • تا بوده ظاهرا همین بوده ! دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 21:46
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 دروغ هم مثل خیلی دیگر از احتیاجات روزمره اجتماع ما انواع و اقسام دارد نوع اول دروغ این است که: من دروغ می گویم. من می دانم که دروغ می گویم . ولی شما نمی دانید که من دروغ می گویم این یک دروغ طبیعی است که در همه ی کشورها هم همینطور است نوع دوم دروغ...
  • شده تا به حال؟! چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1390 22:07
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 شده هدفی داشته باشی و بسیار تلاش کنی اما هر چه تلاش کنی به جایی نرسی؟! انگار در بیابانی ریگزاری بدوی و بدوی اما ناگه ببینی نمیدانی به کجا روانه ای؟! گرما مجال اندیشیدن را از تو بستاند ! زانوانت ناتوان شوند ! زبان چون سنگی داغ در دهانت ! فریادت از...
  • اینها برای کیست؟! چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1390 00:52
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 هر چه بیشتر گوش میکنی کمتر میفهمی ! صدای گوشخراش آنرا که مداحش نامیده اند و آنچه میخواند هر چیز هست جز مدح! الفاظی نامفهوم با ریتمهایی آشنا که در pmc و بقیه جاهایی که خوبیت ندارد ببینیشان شنیده ای و حالا اینجا تکرار میشوند البته ریتمشان را میگویم...
  • کدام سر سختی است؟! شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 19:37
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر میدهند ... اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند ! پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم، فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد ... آب در عین نرمی و لطافت در...
  • محرم سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 21:08
    از آن طرف خیابان هم دیده میشد طاقی که بسته بودندو پیشونی بندهای سرخ طوری ازش آویزان بودند که خواه ناخواه وقت ورود به مجتمع سر و صورتت رو نوازش میکردند ! مگر اینکه سرت رو میدزدیدی ! مجتمع قضایی (دادگستریِ سابق) مثل همیشه شلوغ بود سالنهایی که در و دیوارش رو خاکستری رنگ زده اند تا دیرتر به رنگ آمیزی دوباره نیاز باشد...
  • لب دریا دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 01:02
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA عصر ما عصر فریبه عصر اسمای غریبه عصر پژمردن گلدون چترای سیاه تو بارون شهر ما سرش شلوغه وعده هاش همه دروغه آسموناش پر دوده قلب عاشقاش کبوده کاش تو قحطی شقایق بشینیم تو یه قایق بزنیم دل و به دریا من و تو تنهای تنها خونه هامون پر نرده پشت هر پنجره پرده قفسا پر پرنده لبای بدون...
  • در مورد روح انسان! جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 10:30
    افلاطون گفته روح دایره است من دایره های روحم را کشف کردم 5 دایره دور روحم کشیدم و خودم را مرکز این دایره ها قرار دادم مگر نمی خواستم خودم را کشف کنم؟؟؟ پس مرکز آن دایره ها خودم بودم ========================= در دایره اول نام افرادی را نوشتم که حال و هوای خوبی به من میدهند و در دایره پنجم که دورترین دایره به مرکز بود...
  • حیران! یکشنبه 29 آبان‌ماه سال 1390 18:40
    حیرانم در کار خدا که آنچه او آفریده زیباست یا چشم ما را چنان آفریده که زیبا ببیندشان!
  • خشم طبیعت! جمعه 27 آبان‌ماه سال 1390 19:02
    پدیده ای زیبا حاصل از برخورد تنوره دود وغبار آتشفشانی با ابرهای بارانی در کشور شیلی
  • انسان حیوان چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 22:36
  • سپیده دمی به رنگ غروب! سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1390 15:42
    شهری که رنگ سپیده اش به سرخی غروب است روزهایی که با دلشوره آغاز و با دل آشوبه پایان می یابد آدمکهایی که همگی , با هم تنهایند . لبخندهایی که اشکت را در می آورد و اشکهایی که به خنده ات می اندازند دستهای سرد دراز شده به سویت دراندیشه ناخنک زدن به اندک گرمیه دلت ! نگاههای بغض آلودی که نفست را به شماره می اندازند ! به کجا...
  • نادر و سیمین : جدایی دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 23:19
    جدایی نادر از سیمین یا بلعکس ! چیز مهمی نیست این جدایی آنچه در این فیلم به نظر من رسید شرایطی بود که باعث شد همه در عین اینکه تقصیری نداشتند گناهکار باشند ! همه بدون اینکه بخواهند باید راست نمیگفتند ! شرایط غیر قابل گریز ! گاه خفقان آور ! همه در عین اینکه حق دارند حق هم ندارند ! فیلم ساده است ولی بسیار پیچیده ! بازیها...
  • آنهم ... شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 21:10
    واعظی پرسید از فرزند خویش، هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟ صدق و بی آزاری و خدمت به خلق هم عبادت،هم کلیدزندگیست گفت: "زین معیار اندر شهرما، یک مسلمان هست آن هم ارمنیست" !! پروین اعتصامی