خانه عناوین مطالب تماس با من

آنچه از دل بر آمده شاید در دل نشیند

گفتنی ها

آنچه از دل بر آمده شاید در دل نشیند

گفتنی ها

درباره من

خب درباره وبلاگ باید بگم که اینها اغلب حرفهایی است که خودم به خودم میگم و گاهی هم حرفهای خوب دیگران را برای خودم تکرار میکنم ادامه...

پیوندها

  • از هر دری سخنی
  • این روزها که میگذرد
  • کمی هم زندگی
  • دستنوشته های بهار
  • رد پا !
  • زندگی زندگی
  • لبخند خدا به تبسم

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • سفر به درگز و کلات نادری
  • سامورائیِ فرانسوی رفت
  • The secret in their eyes
  • Million Dollar Baby
  • Gone Girl دختر گمشده
  • کتاب مورد علاقه من
  • The Bridges of Madison County
  • ماجرای درخواست باران حسن شُلی اصفهانی
  • غوطه خوری در خلیج فارس (سفرنامه بوشهر)
  • مهر میهن
  • فرمان , دیگر نیست!
  • لجاجت
  • خاک و باد , صحرا , ماسه و تشنگی
  • مه و جنگل , کوه و خشت و ایستادگی (سفر به قلعه رودخان)
  • دل آویخته!

بایگانی

  • بهمن 1403 1
  • شهریور 1403 1
  • مهر 1402 2
  • شهریور 1402 1
  • مرداد 1402 1
  • تیر 1402 1
  • دی 1401 1
  • شهریور 1401 1
  • مهر 1400 1
  • خرداد 1397 1
  • خرداد 1396 1
  • اردیبهشت 1396 1
  • اردیبهشت 1395 1
  • آذر 1393 1
  • مهر 1393 1
  • شهریور 1393 1
  • تیر 1393 3
  • خرداد 1393 3
  • اردیبهشت 1393 1
  • فروردین 1393 1
  • بهمن 1392 4
  • دی 1392 4
  • آذر 1392 7
  • آبان 1392 7
  • مهر 1392 4
  • شهریور 1392 8
  • مرداد 1392 8
  • تیر 1392 6
  • خرداد 1392 9
  • اردیبهشت 1392 9
  • فروردین 1392 7
  • اسفند 1391 7
  • بهمن 1391 9
  • دی 1391 10
  • آذر 1391 13
  • آبان 1391 8
  • مهر 1391 14
  • شهریور 1391 10
  • مرداد 1391 6
  • تیر 1391 6
  • خرداد 1391 9
  • اردیبهشت 1391 5
  • فروردین 1391 4
  • اسفند 1390 9
  • بهمن 1390 6
  • دی 1390 11
  • آذر 1390 9
  • آبان 1390 17
  • مهر 1390 22
  • شهریور 1390 11
  • مرداد 1390 14
  • تیر 1390 19
  • خرداد 1390 20
  • اردیبهشت 1390 35
  • فروردین 1390 30
  • اسفند 1389 32
  • بهمن 1389 31
  • دی 1389 7

آمار : 299220 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • هیچ بهانه ای! جمعه 15 دی‌ماه سال 1391 18:04
  • همتایِ ربودگیِ پس از مِیگُساری! چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1391 18:57
    حالی داشت همتایِ ربودگیِ پس از مِیگُساری ، گویی بالینش دامنِ مهربانِ فرشته ای بود، دستِ نوازشِ نسیم پیشانی اش را می نواخت و او در خواب و بیداری بازیِ تارهایی از کاکُلش را می فهمید ، حالش خیلی خوب بود ! بوی خوشِ خاکِ باران خورده و غرش رعد و آهنگِ رگبارِ بهاری را نیز در همان حالِ خوش دریافت! نسیم جای خود را به بادی سرد...
  • بنیوشد تپشِ قلبِ تو را ! چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1391 19:25
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 یخِ این سرما را ,شاید گرمیِ بوسه تو باز کند, از لبِ من ! دلِ من بی تاب است ! بنیوشد تپشِ قلبِ تو را از نزدیک !
  • اهورای من! جمعه 1 دی‌ماه سال 1391 18:46
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 خدای ساده لوحان را نماز و روزه بفریبد و لیکن من برای خود خدای دیگری دارم ریا و رشوه نفریبد اهورای مرا آری خدای زیرک بی اعتنای دیگری دارم بسی دیدم ظلمنا خوی مسکین ربنا گویان من اما با اهورایم دعای دیگری دارم زقانون عرب درمان مجو در یاب اشاراتم...
  • شخصیت و آبرو سه‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1391 21:21
    به شخصیت خود….. بیشتر از آبرویتان اهمیت دهید.. زیرا شخصیت شما… جوهر وجود شماست.. و آبرویتان… تصورات دیگران نسبت به شما است! جان وودِن
  • قرار! یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 23:41
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 قرار؟! بی تو و قرار؟! قراری نیست بی تو! قرارم با توست ! قرار با تو ! قرار!! آنجا که تو باشی قرار دارم ! آنجا که با تو قرار دارم ! همانجا لبه دنیا ! فرصتِ قبلِ پریدن ! میمانم تا بیایی ! قرارِ ما سرِ قرار !
  • آی فون! پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1391 21:55
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 بله هوا سرد بود ! دماغِ گوشت آلوی پیرزن ( که به جرات میتوان گفت تنها عضوِ قابل روئیتِ صورتش بود) قرمزِ قرمز شده بود و میلرزید ! آها! البته لرزشش از سرما نبود داشت یه چیزی میخوند , تند و تند ! آرههههه فهمیدم داشت ذکر میگفت ! یک تسبیحِ دراز از لایِ...
  • شهر دزدها! یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 01:26
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 شهری بود که همه اهالی آن دزد بودند.. شب‌ها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمی‌داشت و از خانه بیرون میزد؛ برای دستبرد زدن به خانه یک همسایه ! حوالی سحر با دست پر به خانه برمی‌گشت، به خانه خودش که آن را هم دزد زده بود !!! به این...
  • آرام زندگی کن! پنج‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1391 21:57
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 کتاب: «تائو ت ِ چنگ» نوشته: لائوتسه هیچ چیز در این جهان چون آب، نرم و انعطاف پذیر نیست. با این حال برای حل کردن آنچه سخت است، چیز دیگری ‌یارای مقابله با آب را ندارد. نرمی بر سختی غلبه می کند و لطافت بر خشونت . همه این را می دانند ولی کمتر کسی به...
  • شبِ برفیِ روشن! دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1391 00:50
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 چه خوب که سرد است ,هر چه سبک سنگین میکنم هیچ چیزی اینجا را به دلچسبی که حالا هست نمیکرد ! مور مورِ تنت را نباید تحویل بگیری که اگر حس کند سردت شده کم کم لرزه میشود و عیشت را خراب میکند ! صدای لِه شدنِ تُردِ برف زیرِ گامهایت شبیهِ هیچ صدایی نیست...
  • پشیمان از آدم بودن! یکشنبه 12 آذر‌ماه سال 1391 22:32
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 وقتی پشیمانی از آنچه هستی و رشک میبری به آنانکه هر چیزند جز آدمی ! شایدآسوده شوی آنگاه که با فریادی هر چند بی صدا روحت را از کالبدِ تنگِ سینه رها کنی و خودت را بر بلندای صخره ای سترگ در شامگاهی پاییزی بر چهره بادِ گرمِ دریا بپاشی !
  • همین دیگه! پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 01:23
  • خلسه شناور! چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 20:31
    فکرش رو بکن اینجا باشی آروم بری پایین و یک موسیقیِ زیبا (ترجیحا پیانو) گوش بدی!
  • چشمه! جمعه 3 آذر‌ماه سال 1391 12:33
    همیشه زیباترین چشمه ها از دلِ سخت ترین صخره ها میجوشند!
  • یخ زده! پنج‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1391 14:44
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 سخت است سرد بودن سنگین بودن اینکه احساس کنی خونت یخ زده است ! اینکه گردشِ خشنش را در رگهایت حس کنی و بچشی طعمِ دردِ سوزناکِ عبورِ قندیلهای روان در مویرگهایت را ! و نفسی که در سینه ات باقی نگه داشته اند ! چرا ؟! نمیدانی ! نفسی که آهسته آهسته خفه...
  • چرا شک نمیکنیم؟! چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1391 20:27
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 دو آتش نشان وارد جنگلی می شوند تا آتش کوچکی را خاموش کنند . آ خر کار وقتی از جنگل بیرون می آیند و میروند کنار رودخانه ، صورت یکی شان کثیف و خاکستر است و صورت آن یکی به شکل معصومانه ای تمیز . سوال : کدامشان صورتش را می شوید ؟. . . . اشتباه کردید ،...
  • به اِزافِه هیژدِ ه! چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1391 20:26
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA اِیت تین پِلاس ! ینی بِاِزافِ هیژدِ ! . . . قبلنا کمتر بودن اینروزا بیشتر شدن ! این زنهای پوشیه زده رو میگم! جالبیش اینه که پوشیه میزنن و فقط چشاشون معلومه و چنون زُل میزنن بهت که اوَلن حس میکنی که طرف خانوم پوشیه ایه زُل زده بِهِت! دومن چنون زُلچُپونِت میکنه که یهو با...
  • نصیحت!! یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 20:40
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 توی کافه‌ی فرودگاه یک نفر بود که پشت سر هم سیگار می‌کشید؛ یکی دیگه رفت جلو گفت : - بب...خ … شید آقا! شما روزی چند تا سیگار می‌کشین؟ - منظور؟ - منظور م اینکه اگه پول این سیگارا رو جمع می‌کردین، به اضافه‌ی پولی که به خاطر این لامصب خرج دوا و دکتر...
  • نونتُ به نرخِ روز نخور اگه مَردی! شنبه 20 آبان‌ماه سال 1391 22:25
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 داداش یه چیز از من یادگاری باشه پیشِت : هر چی میخوای بخور, غصه , خونِ جگر , عرق تا دلت میخواد ! اما نونُ به نرخِ روز نخور !نون به نرخِ روز خوردنِ که نجسه ! به خودِ خدا حرومه !
  • خشمگین نشو! چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 20:51
  • آلونک! چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 00:31
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 امروز رفتم تا از زمینهای کشاورزی که با فاضلاب آبیاری میشوند تصویر تهیه کنم ! پس به نشانی ای که داشتم رفتم جایی در حاشیه شهر که از هر کوچه جویباری از پسآبِ منازلِ خانواده های کم درآمد و فقیر جاریست! جویهای مملو از فاضلابِ سپید و کف آلود را که پِی...
  • بیدل دهلوی! سه‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1391 00:23
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 ساز من آزادگی‌، آهنگ من آوارگی از تعلق تار نتوان بست قانون مرا عمر رفت ودامن نومیدی از دستم نرفت ناز بسیارست بر من بخت واژون مرا
  • هوس قمار دیگر! دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 01:00
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر ...
  • غروب! سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 23:05
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 گاهی فکر میکنم خدا هم با ما شوخی اش گرفته ! دلت که گرفته تنگ غروبِ پاییز به جای اینکه یه کاری کنه که خودت و درداتُ فراموش کنی یه غروبِ رنگ و وارنگِ داغونی راه میندازه که دلت میخواد یهو ذوب شِه و شُرشُر جاری شه از تو چشات !خیس کنه گونه هاتُ راه...
  • انسانم آرزوست! دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1391 14:10
    خدا به فرشته ها شعور داد، بدون شهوت؛ به حیوان ها شهوت داد، بدون شعور؛ و به انسان هر دو را ...؛ انسانی که شعورش بر شهوتش غلبه کند؛ از فرشته ها بالاتر است؛ و انسانی که شهوتش بر شعورش غلبه کند؛ از حیوان، پست تر ...!
  • چی بگم والا ! شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 17:36
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA طرف تو اتوبوس داشت چُرت میزد یهو چرتش پاره شد دید بقیه نگاش میکنن برگشت گفت : میبینی داداش چقد از آدم کار میکشن از بس که خسته ام تو اتوبوس هم خوابم میبره ! تازه الان که خوبه تا حالا چند شب تا صبح تو پارکینگِ شرکت واحد خوابیدم صبح از همونجا رفتم سرِ کار! Normal 0 false...
  • به التماس آلوده ؟! هرگز ! جمعه 28 مهر‌ماه سال 1391 22:57
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زندگی می کنم حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم ... چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم می سازد . بگذار هر چه از دست می رود برود؛ من آن را می خواهم که به التماس آلوده نباشد، حتی زندگی را ... ارنستو چگوارا می‌دانم تو برای کشتن من...
  • مرا در اوج میخواهی؟! تماشا کن!تماشا کن! جمعه 28 مهر‌ماه سال 1391 19:38
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهائیست ببین مرگ مرا در خویش که مرگ من تماشائیست مرا در اوج می خواهی تماشا کن تماشا کن دروغ این بودم از دیروز مرا امروز حاشا کن در این دنیا که حتی ابر نمی گرید به حال من همه از من گریزانند تو هم بگذر از این تنها گره افتاد در کارم به...
  • بودا! پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1391 22:56
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 بودا به دهکده ای سفر کرد ... زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد . بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد . کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید ! بودا به کدخدا گفت : یکی...
  • بهشت برین واقعیت دارد! پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1391 22:22
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 مجله آمریکایی «نیوزویک» در شماره جدید خود مطلبی را به پزشک متخصص مغز و اعصاب اختصاص داده است که به گفته خودش، هفت روز «زندگی‌ای با هوش غیرانسان» را تجربه کرده است، تجربه ای که وی آن را حسی شیرین و «آن جهانی » می داند. وی از دنیایی سخن می گوید که...
  • 472
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • صفحه 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 16