جواب!

جواب تشکر را با تواضع،

جواب کینه را با گذشت،

جواب بی مهری را با محبت،

جواب ترس را با جرأت،

جواب دروغ را با راستی،

جواب دشمنی را با دوستی،

جواب زشتی را به زیبایی،

جواب توهم را به روشنی،

جواب خشم را به صبوری،

جواب سرد را به گرمی،

جواب نامردی را با مردانگی،

جواب همدلی را با رازداری،

جواب پشتکار را با تشویق،

جواب اعتماد را بی ریا،

جواب بی تفاوت را با التفات،

جواب یکرنگی را با اطمینان،

جواب مسئولیت را با وجدان،

جواب حسادت را با اغماض،

جواب خواهش را بی غرور،

جواب دورنگی را با خلوص،

جواب بی ادب را با سکوت،

جواب نگاه مهربان را با لبخند،

جواب لبخند را با خنده،

جواب دلمرده را با امید،

جواب منتظر را با نوید،

جواب گناه را با بخشش،

هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار، مطمئن باش هر جوابی بدهی ،یک روزی ، یک جوری ، یک جایی به تو باز می گردد ...

ده توصیه دوستانه یک آدم خیلی افسرده

 

 اول : مدرسه رفتن بی فایده است

 چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه، اگه خنگ باشی تو وقت معلمو

دوم :دنبال پول دویدن بی فایده است

چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو.

دوم :عاشق شدن بی فایده است،

 چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو

چهارم :ازدواج کردن بی فایده است،

 چون قبل از 30 سالگی زوده بعد از 30 سالگی دیر.

پنجم : بچه دار شدن بی فایده است،

 چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه در عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش درعذابن.

ششم : پیک نیک رفتن بی فایده است،

چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری

هفتم :رفاقت با دیگران بی فایده است،

 چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یاازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن

هشتم :دنبال شهرت رفتن بیفایده است،

 چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن.

نهم :انقلاب کردن بی فایده است،

 چون یا شکست میخوری و دشمن اعدامت میکنه یا پیروزمیشی و دوست اعدامت میکنه

دهم : وبلاگ نوشتن بی فایده است، چون یا خوب مینویسی که مطلبتو به اسم خودشون تو وبلاگشون مینویسن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتونمیخونن و نظر نمیدن  و حرص میخوری

 

اینا رو برای این نوشتم که اگه دقیقا عکسش رفتار کنیم خیلی فایده داره

فرشته:

 

فرشته، اومدی از دور، چطوره حال و احوالت؟
یکم تن خسته ی راهی، غباره رو پر و بالت!
فرشته ،اومدی از دور، ببین از شوق تابیدم !
می دونستم می آی حالا، تو رو من خواب می دیدم!
چه خوبه اومدی پیشم، تو هستی این یه تسکینه !
چقدر آرامشت خوبه ، چقدر حرفات شیرینه !
فرشته ، آسمون انګار، خلاصه س تو دو تا بالت!
تو می ګی آخرش یک شب ، میان از ماه دنبالت !
میان، می ری ، نمی مونی ، تو مال آسمونایی !
زمین جای قشنګی نیست ، برای تو که زیبایی !
تو می ری...آره می دونم ! نمی ګم که بمون پیشم!
ولی تا لحظه رفتن، یه عالم عاشقت می شم !  

شاعر این ترانه زیبا خانم شبنم حکیم هاشمی است و خواننده هم که معرف حضور همه هست

سیاوش قمیشی 

 

گناه است در گردش آریم جام !

 

چو بخت عرب بر عجم چیره گشت

همه روز ایرانیان تیره گشت

جهان را دگرگونه شد رسم و راه

تو گویی نتابد دگر مهر و ماه

ز می نشئه و نغمه از چنگ رفت

ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت

ادب خوار گشت و هنر شد وبال

به بستند اندیشه را پر و بال

جهان پر شد از خوی اهریمنی

زبان مهر ورزیده و دل دشمنی

کنون بی غمان را چه حاجت بمی

کران را چه سودی ز آوای نی

که در بزم این هرزه گردان خام

گناه است در گردش آریم جام

بجایی که خشکیده باشد گیاه

هدر دادن آب باشد گناه

چو با تخت منبر برابر شود

همه نام بوبکر و عمر شود

ز شیر شتر خوردن و سوسمار

عرب را به جایی رسیده است کار

که تاج کیانی کند آرزو

تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

دریغ است ایران که ویران شود

کنام پلنگان و شیران شود  

این شعر از حکیم فردوسی است که در خصوص شکست یزدگرد سوم سروده شده و گفته میشود دو بیتی که مشخص شده به طرز استادانه ای به شعر ملحق شده است و در ابتدا جزو شعر نبوده!

رضا موتوری

نیمه شب رضا موتوری با چشم کبود حاصل از دعوای توی دانسینگ به خانه آمده ,  ننه اش از خواب بیدار شده و رضا به او میگوید که قصد دارد پولهای سرقت شده را به پلیس تحویل دهد و مادر مخالف است ...

رضا موتوری : ای بابا نور به قبرت بباره ! چقدر دلش میخواست رییس انجمن خانه و مدرسه ما بشه ؛ یادم نمیره , بهش قول دادن سال دیگه حتما رییس انجمن خانه و مدرسه میشه اما خدا بیامرزتت سال دیگه اصلا منو مدرسه راه ندادن هه هه هه هه هه!!

ننه : حالا چطور شده نصف شبی مجتهد شدی؟!

رضا موتوری : نمیدونم همینجوری بیخودی هوس کردم یه جور کلکم کنده بشه دیگه حوصله این الافی رو ندارم . همش صدای این موتور تو گوشمه ! کلافه کلافه ام!!

راستی ننه نمیخوای خونه بابایی رو یه جوری تعمیرش کنی بری توش بشینی؟ از اجاره نشینی خسته نشدی؟!

ننه : نه ننه دیگه داره تاقش پایین میاد هیچ اعتباری نیست یهو دیدی نشستی همه زندگیت زنده زنده رفت زیر خاک؛ بالاخره فردا میری پولا رو پس میدی؟!

رضا موتوری : آره!

بخشی از دیالوگ زیبای بهروز وثوقی در فیلم رضا موتوری که کارگردان و نویسنده این فیلم هم مسعود کیمیایی است.