همین است!

زندگی همین است ! 

گاهی خوشحالی ! سبکبال ! جوان ! در دشتی سر سبز میدوی ! می پری و خوشی !  

ناگهان همه جا تیره و تار میشود ! 

بی وزن میشوی ! سقوط میکنی ! 

سرما و سردر گمی ! 

همه جا ! دنیا یت تاریک میشود ! 

خب حالا زمانیست که باید دستپاچه نشد ! 

کمی صبر ! 

بگذار ضربان قلبت کمی کند شود و  هیاهوی دلت فرو بنشیند ! 

بگذار چشمانت به تاریکی عادت کند ! 

حالا بدنبال کورسوی نوری بگرد تا تو را به جایی برساند ! 

شاید تو را به گنجی رهنمون نماید ! 

جایی بهتر از آنجا که بودی ! 

کورسویی بیاب و سلانه سلانه به سویش برو بی شتاب ! 

هر سقوطی شاید گذر از مرحله ای باشد که تو را در ساخته و پرداخته شدن یاری کند ! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد