روزی قرار شد همه یکسان باشند !
چه چیز یکسانی را نا شدنی میکرد؟!
غرور!
پس قرار شد همه سر بر خاک گذارند! تا غرور بشکند!
گذاشتند
چندی گذشت:
سر بر خاک نهادن دلیلش یکسان شدن بود
یکسان شدن فراموش شد!
سر بر خاک گذاردن هدف شد!
آنقدر سر به خاک گذاردند تا اثرش ماند بر پیشانی!
ماندن اثر دلیل شد!
اثر نشان شد!
نشان مایه غرور شد!
آنچه هدفش شکستن غرور بود غرور ساز شد!
نگران هیچی نباش..... هنوز خدا زندست....
خدا!
بله خدا
سلام
طراحی وبت خیلی بهتر شده
این مطلبت هم از همه مطلب های دیگت بهتر بود
مواظب باش از این همه تعریف مغرور نشی
لطف شماست دوست عزیز
از انتقادات شما ممنون
دوستتون هم سلام رسوند
این مطلبت واقعا به دل نشست
خیلی خوب بود همه نوشتها نه فقط این یکی.....
ما که خوشمان آمد....
ممنون ودر پناه ایزد
لطف دارید
وقت میگذارید
ممنون