این انگور هم گاهی کارایی میکنه ها!!

خدا کند انگورها برسند

جهان مست شود

تلوتلو بخورند خیابان‌ها
...
به شانه‌ی هم بزنند

رئیس‌جمهورها و گداها

مرزها مست شوند

و محمّد علی بعد از 17 سال مادرش را ببیند

و آمنه بعد از 17 سال، چین‌های کودکش را لمس کند.

خدا کند انگورها برسند

آمو زیباترین پسرانش را بالا بیاورد

هندوکش دخترانش را آزاد کند.

برای لحظه‌ای

تفنگ‌ها یادشان برود دریدن را

کاردها یادشان برود

بریدن را

قلم‌ها آتش را

آتش‌بس بنویسند.

خدا کند کوهها به هم برسند

دریا چنگ بزند به آسمان

ماهش را بدزدد

به میخانه‌ شوند پلنگ‌ها با آهوها.

خدا کند مستی به اشیاء سرایت کند

پنجره‌‌ها

دیوارها را بشکنند

و

تو

همچنانکه یارت را تنگ می‌بوسی

مرا نیز به یاد بیاوری.

محبوب من

محبوب دور افتاده‌ی من

با من بزن پیاله‌ای دیگر

به سلامتی باغ‌های معلق انگور 

 

نمیدانم این شعر یا قطعه یا هر چه از کیست اما هر چه هست از آن خوشم آمد شاید دلیل اصلیش این باشد که از دوست عزیزی به دستم رسیده

نظرات 1 + ارسال نظر
امیرمحمد چهارشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 ق.ظ

آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند

حتما همینطوره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد