خب حتما تا به حال دوستان میدونند که من محل کارم شهر مرزی سرخس هست و خونه ام مشهد!
و این یعنی اینکه یکسره بین این دو تا شهر در رفت و آمدیم خودم و دوستام که گه گداری با هم همسفر میشیم.
یک همکاری داریم خیلی بچه خوبیه هنرمند نقاش و خیلی حساس آقای ع مدتیه که توی یکی دیگه از شهرها کار میکنه زمانیکه سرخس کار میکرد ۲ بار باهم اومدیم مشهد و هر دو بار پلیس من رو جریمه کرد!
دفعه دوم که جریمه شدم کمی به قدوم مبارک جناب آقای ع مشکوک شدم اما به روی خودم نیاوردم.
خلاصه امورات دنیا در گردش بود و آقای ع از سرخس رفت
اما چندی بعد برگشت که به ما سر بزنه و موقع برگشتن با هم راه افتادیم !
این دفعه برادران پلیس بسیار زود دست بکار شدند و در همون پلیس راه ما رو جریمه کردند
منم وقتی دست از پا دراز تر برگشتم تو ماشین رو کردم به ع و گفتم : ای بابا اینم پا قدمه تو داری هر دفعه با من میای بی برو بر گرد جریمه میشم!ع هم با لبخند لوسی شانه بالا انداخت: به من چه خودت خلاف نکن
منم که عصبانی شده بودم گفتم : خب لا مصب من همیشه دارم خلاف میکنم اما فقط با تو که هستم جریمه میشم
خلاصه راه افتادیم و گفتیم وخندیدیم رسیدیم به مشهد و اون سفرمون هم تموم شد! درست دفعه بعد که از سرخس بر میگشتم وسط جاده تنها هم بودم حین سبقت یک تریلی بی توجه به من اومد و زد به من خدا وکیلی ایندفعه من خلاف نکرده بودم
اولین کاری که کردم زنگ زدم به ع :
من :الو سلام ع چطوری؟!
ع : خوبم چه خبر؟!
من: هیچی سلامتی !ببین توی ماشینم چیزی جا نگذاشتی؟!
ع : نه چطور مگه!؟
من:چیزی نیست ! خوب فکر کن ! آدامست رو زیر داشبورد نچسبوندی احیانا؟؟!
ع : نه والله میگی چی شده ؟
من: چیزی که نه تصادف کردم یاد تو افتادم
ع : خب بچه میگم که یواش برو ...
خلاصه این دفعه گذشت هر چند زیاد ربطی به قدوم مبارک ع عزیز هم نداشت !
اما من آدم بشو نیستم!!
چند وقت بعد دلمون برای هم تنگ شد
اینبار قرار گذاشتیم و جای شما خالی رفتیم بیرون شهر و ناهاری خوردیم و موقع برگشتن ع که ید طولایی هم در انتخاب آهنگ های جلینگ و پلینگی و مد روز داره آهنگ گذاشت !
منم که ته دلم به خودم میخندیدم که : نه بابا طفلی ع اونقدرها هم بد قدم نیست ! یواش یواش سرعتم رو اضافه کردم و کم کم دیدم بقیه ماشینها مزاحم تند رفتنم شدند پس در اقدامی نبوغ آمیز برای ادامه تاختن خودم از طرف دیگه جاده استفاده کردم آخه اونطرفیها که می اومدن کمتر بودند
یکوقت دیدم از روبه رو ۲ تا چراغ داره میاد به طرفمون
منم خواستم برگرم طرف خودمون اما این دوستان خودمونی کمی زیادی کم لطفی کردند و راه ندادند
پس اینجا بود که راه حل دیگه ای به ذهنم رسید ترمز !
اما از اونجایی که خیط شدن گاهی کامل هست در حالیکه ترمز رو تا اون ته فشار میدادم و لاستیکها قفل شده بودند اما ماشین با صدای جیغ لاستیکهای بیچاره با آغوش باز به استقبال ماشین روبه رویی رفت ! در حالیکه من و راننده روبه رویی به هم زل زده بودیم راستش در همون چند میلیونیم ثانیه به شانس فکر میکردم که شاید یاری کنه و به هم نرسیم اما یاری نکرد و رسیدیم ! شپلق برخوردمون با راننده روبه رویی هم ماجرایی داره جدا که شاید روزی گفتم!
خلاصه وقتی تو ماشین درب و داغون مینشستم که راه بیفتیم به ع نگاهی انداختم البته باخنده
ع که حسابی رنگش پریده بود گفت: میدونی ساسان از چی ناراحتم از اینکه تو آبروم رو به خاطر پا قدمم خواهی برد ! من هم گفتم : راستش داش ع در خصوص خودداری از این مورد هیچ قولی نمیتونم بهت بدم !
و اینجا بود که قسم خوردم تا بعد از این اگر با ع قرار گذاشتم حتما وسط یک پارک باشه پیاده باشم و امکان اینکه چیزی با من تصادف کنه هم وجود نداشته باشه .
اما دو سه روز پیش برای انجام کارهای اداریم مشهد مونده بودم .
صبح با صدای رسیدن یک smsبیدار شدم فرستنده ع بود یک لطیفه ( البته راستش ع خیلی به ندرت به من پیام کوتاه !!میده ) صبحانه رو خوردم و راه افتادم که به کارهام برسم :
به نظرتون چی شد؟ توی اولین چهارراه تصادف کردم خدایا یعنی شگون قدوم قدرت انتقال بوسیله smsرو هم دارند؟؟؟
خب راستش پیام کوتاهش هنوز توی گوشیم بود و پاکش نکرده بودم
بگذریم همش واقعیت اما برای خنده بود اما این رو هم بگم که من تا به حال همین چند بار تصادف کردم ! به خدا
اگه باهاش توی پارک هم قرار بذاری فکر کنم هواپیمائی چیزی سقوط کنه رو سرتون..
پس این ریسکو نکن.. همون ماشین مطمان تره...
باور کنننننن
اتفاقا به هواپیما هم فکر کردم اما تا اونجا که یادم میاد تمام هواپیماهامون سقوط کردن مگه چیزی هم باقی مونده؟؟
مطلب خوبی بود.گاهی آدم به خودش هرچی تلقین کنه همون پیش می آید(راز)
شاید هم اون بنده خدا یه جورایی وجدان خودت بوده که هر وقت با تو نشسته و تو خلاف کردی و اون جریمه ات کرده
شاید ممنون از نظر شما