خودکشی

خب عرض کنم خدمتتون چند وقت قبل توی همین روم ۳۱ یاهو که مدتیه پلاسم اونجا پهنه داشتم ورود و خروج ها رو نگاه میکردم که یک نفر اومد داخل روم آی دی ایشون بود : خودکشی!!! 

آقا فضولیمون گل کرد و پی ام دادیم که : عزیز برادر این آی دی دیگه چیه؟ که طرف گفت ببین من میخوام خودم رو تو دریا غرق کنم باید سنگ چند کیلویی به خودم ببندم تا روی آب نمونم؟ من فضول هم موضوع فضولیم یادم رفت و پرسیدم: وزن خودت چقدر گفت : ۵۵ کیلو 

منم گفتم خب فکر کنم ۱۵ کیلو کافی باشه و بعد پرسیدم که چرا حالا خودکشی و این شد که دوستمون دلیلش رو گفت و گفت و گفت . البته مشکلاتش کوچک نبودن اما به نظر من راه حلش خودکشی نبود با هم مدتی گپ زدیم و احساس کردم اون خیلی افسرده است. 

در آخرین گپمون یک روز رو در دیماه مشخص کرد که میخواد بره دریای جنوب و خودش رو غرق کنه من گفتم این کار رو نکنه اما حسابی مصمم بود. 

چراغش خاموش شد و تا امروز ظهر خاموش بود! 

امروز چراغه روشن شد و منم زود پی ام نوشتم که سلام بابا ما گفتیم الان لابه لای امواج نیلگونی و... که از اون طرف دوست دوستمون جواب داد که بعله : فلانی همون روزهایی که گفته بوده با چند تا قرص قصدش رو عملی کرده ولی نافرجام بوده... و حالا دوران نقاهت رو میگذرونه راستش خیلی ناراحت شدم از اینکه یه آدم سر دلایلی حالا هر چه بزرگ بخواد خودش رو بکشه  

برام عجیب بود قرار شد یکی از دوستان که مشاور هستند با این دوستمون صحبت کنه منم همین به ذهنم رسید که موضوع رو توی وبلاگم بنویسم و از دوستانی که وبلاگ ر و میخونن خواهش کنم اگه راهی به نظرشون میرسه راهنماییمون کنند تا شاید این دوست عزیز از خر شیطون پیاده بشه و مثل همین چند میلیارد خواهر و برادراش صبر کنه تا مدت محکومیتش مثل آدمیزاد تموم بشه و همش فکر فرار نباشه  

یاد استیو مک کویین افتادم توی فرار بزرگ جایی که با موتور لا به لای سیمهای خاردار گیر کرده بود و غش غش میخندید میدونست راه فراری نداره اما سعی خودش رو میکرد :

نظرات 4 + ارسال نظر
blue boy چهارشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 ب.ظ http://boysblue.blogfa.com


سلام
خوبی وبلاگ باحالی داری اگه خواستی به وبلاگ من که معرف نیمی از بهشت ایران زمین است بیا

سلام
باحالی از خودته داداش
حتما میام
ممنون از نظرت

[ بدون نام ] چهارشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:56 ب.ظ

تورو خدا ولمون کن پسر دائیییییییییییییییی مطمان باش دروغه.....

اگه یک درصد راست بود چی؟؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:22 ب.ظ

اگه راست هم باشه فکر نکنم به من و تو مربوط بشه...... میخوای برو دنبالش ببین راسته یا نه؟؟ کاری ازت بر میاد؟


نمیدونم
هر کسی نظری داره
یا من زیادی فضولم یا شما زیادی بیخیال

[ بدون نام ] یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:10 ب.ظ

مدتی بود واسه بلند شدن از زمین ادامه زندگی و امید به آینده دنبال یه دلیل خوب میگشتم که بهونه دلم بشه ...
این مطلب رو چند بار خوندم . فقط و فقط و فقط واسه سه خط آخرش :

مثل همین چند میلیارد خواهر و برادراش صبر کنه تا مدت محکومیتش مثل آدمیزاد تموم بشه و همش فکر فرار نباشه ....
مثل همیشه بازی کلمات یه گره رو باز کرد

مرسی دوست عزیز

خدا رو شکر
صبر همه چیز رو درست میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد