اولین بار که حامد بهداد رو دیدم در فیلم دایره زنگی بود نقش جوانک علافی رو بازی میکرد که فقط به این دلیل در خاطرم موند که اصلا بهداد به درد اون نقش نمیخورد , دفعه بعد که بهداد رو در مجنون لیلی دیدم نقش جوون عاشقی رو بازی میکرد که به خاطر خریدن هدیه روز ولنتاین سه گره بازی کرد و برنده شد .
شرط بندی کردند , دست و پای بهداد رو به ریل راه آهن بستند و او قبل از رسیدن قطار خودش رو باز کرد و نجات داد این در حالی بود که برادر دخترکی که بهداد عاشقش بود با چوبدستی به سراغش اومده بود تا جلوی سه گره بازی کردن بهداد رو بگیره ( اون از قربانیان همین شرط بندی بود ) بهداد هدیه رو به دخترک داده بود و توی کوره آجرپزی متروکی مشغول چایی دم کردن بود که برادر دخترک برگشت , بهداد (در حالیکه عشقش به دخترک رو به برادر عصبانی اعتراف میکرد ) از اون کتک حسابی خورد , برادر هدیه بهداد به خواهرش رو پس داد و رفت و...
از بازی بهداد در این فیلم خیلی خوشم آمد در لحظاتی جملاتش رو چنان جویده جویده بیان میکرد که آدم رو به یاد مارلون براندو می انداخت , حتی زمانیکه برای خودکشی خودش رو توی بزرگراه انداخت هم کاملا قابل باور بود.
در فیلم محاکمه در خیابان هم بهداد درخشان ظاهر شد هر چند فقط یک سکانس بازی کرد اما اولین شخصیتی که از این فیلم مسعود کیمیایی به خاطر می آورم همیشه بهداد است به شما هم اگر به بازیهای بهداد علاقه دارید یک بار دیدن این فیلم رو پیشنهاد میکنم هر چند فیلم تیره و خفقان آوری بنظر میاد که حقایق جامعه امروز ما رو چنان به رخ میکشه که فکر میکنی سیلی خوردی .
آخرین بازی که من از بهداد دیدم در فیلم تصفیه حساب تهمینه میلانی بود . در این فیلم هم قابل باور ترین شخصیت و بهترین بازی به بهداد تعلق داشت سرباز فراری که با دختر مورد علاقه اش فرار کرده و حالا دختر حامله بود . بهداد سردر گمی و استیصال رو به نحوی نشون داده که حقیقی ترین شخصیت فیلم بود .
بهداد بازیهای روان و بیرونی خوبی ارایه میده بطوریکه اگر در انتخاب نقش دقت کنه جانشین مناسبی برای بهروز وثوقی در سینمای حال حاضر ما خواهد بود. امیدوارم در کارش موفق باشه.
شما از اونم بهتری